متن درس متون اسلامی (استادیزدان بخش)- تلخیص فصل6سنت های الهی آتنامحجوب فردبهار93

جزوه متون اسلامی

(فصل ششم :سنت ها ی الهی)

زیر نظر استاد محترم  : جناب آقای یزدان بخش

تهیه کننده : آتنا محجوب فرد

 

 

سنت درلغت واصطلاح :

((سنت)) درلغت به معنای سیره،شیوه وروش است.گرچه برخی این واژه را مختص به شیوه نیکو ودرست دانسته اند،از نظر عموم واژه شناسان این کلمه می تواند شیوه نیکو ونادرست را نیز دربرگیرد.

برخی دیگر از واژه شناسان سنت را به معنای دوام و عادت دانسته اند که در این معنا به کاری که یک یا دو بار انجام گیردسنت اطلاق نمی شود براین اساس،درمفهوم واژگانی سنت،دوعنصرمعنایی لحاظ شده است : 1-راه وطریق2-دوام واستمرار.

((سنت الهی)) به معنای شیوه ومنش مستمر خداوند یا قانون الهی خواهد بود اما با این همه ((سنت الهی)) رابه گونه هایی مختلف تعریف کرده اند:

1-احکام ، فرمان ها و نواهی خداوند

2-منش استوار الهی

3-منش حکیمانه وشیوه اطاعت الهی

4-روش الهی که-هما نند ریزش پیاپی آب از آسمان- دراجتماع بشری جاری است

5-آن بخش از تدبیر وسازماندهی خداوند که استمرار وتکرار داشته واز سویی غیرقابل تبدیل وتحول است.

با عنایت به کارکرد های واژه سنت در قرآن-که16بار به صورت مفرد(سنة)وجمع (سنن) به کار رفته- می توان سنت الهی را این چنین تعریف کرد :

((قوانین ثابت وهدفمند خداوند که به گونه های مختلف در نظام تکوین وحیات فردی واجتماعی انسان ها جاری است.))

تقسیم بندی سنت های الهی

1.       سنت های ناظر به هستی ونظام تکوین مانند قانون هدایت تکوینی

2.      سنت های مربوط به انسان ونظام انسانی نظیر سنت امتحان وامداد

3.     سنت های حاکم بر نظام تکوین ونظام انسانی مانند سنت تدریج وقانون علیت

سنت های مربوط به انسان ونظام انسانی :

1.       سنت های الهی که مربوط به مومنان صالح است، نظیر سنت هدایت خاص

2.      سنت های الهی که به کافران وفاسقان اختصاص دارد،مانند سنت مکر،املاواستدراج

3.     سنت های عام وفراگیر که هردو دسته مومنان صالح وکافران فاسق رادربر می گیرد،نظیر سنت امتحان

ویژگی های سنت های الهی :

1.       هدفمندی

2.      سازواری

3.     فراگیری

4.     ثبات وماندگاری

1- هدفمندی :

مهم ترین ویژگی سنت های الهی هدفمند بودن آنها ست به عبارت روشن تر، سنت های الهی بسان برخی از قوانین بشری نیستند که برخاسته ازسلایق اشخاص وگروه ها است وبدون در نظر گرفتن هدفی خاص یا نعقول تنظیم می شوند هدفمندی سنت ها هم از رهگذربرخورداری خداوند از صفت حمت (برهان لم) وهم با در نظرگرفتن حکیمانه بودن هریک از سنت های الهی(برهان إن) اثبات می شود.

تفاوت دیگر سنت های الهی با قوانین بشری در این است که گاه قوانین بشری به منظور تامین نیاز های قانونگذار تدوین می شود، یا دست کم فانون گذار بسان سایر شهروندان به وضع آن قانون نیازمند است اما در سنت ها یا قوانین الهی تمام اهداف ودستاورد های سنت ها به نظام هستی یا انسان ها باز میگردد زیرا خداوند-درمقام بنیانگذار و مجری این سنت ها-غنی مطلق وبالذات است وهرگزگرد نیاز بردامنش نمی نشیند.

اهداف سنت های الهی :

یک. صلاح خواهی :

خداوند کانون خیر وصلاح است واصالتأ هرگز برای بندگان خود شر وبدی را اراده نکرده است. این نکته بارها در قرآن کریم مورد تاکید قرار گرفته که خداوند نسبت به همه بندگان مهربان وصاحب فضل و نیکی است و حتی در تشریع وتنظیم برنامه های عبادی،دشواری وسختی بندگانش را نخواسته است وهرگز به اندازه نخ باریک هسته خرما به آنان ستم روا نمی دارد.

دو.کمال خواهی :

خداوند رشد وکمال انسان ها در سایه عبودیت وقرب به خود را هدف آفرینش معرفی کرده واز آنجا که خداوند کاملی است مطلق، طبیعتا برای انسانی که خلیفه اوست ، در مجموع برنامه ها و قوانین خود کمال اورا لحاظ کرده است. سنت های خداوند نیز مشمول همین قاعده است. سنت ارسال پیامبران،امداد و حمایت الهی از مومنان صالح وهدایت خاص آنان و...بادر نظر گرفتن زمینه های رشد وکمال انسان های شایسته پیش بینی شده است.

2- سازواری:

مقصود از سازواری آن است که سنت های الهی را نباید با قوانین حکومت ها د رعرصه های مختلف اقتصادی ، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مقایسه کردکهدربسیاری از موارد به دلیل ناسازواری وگاه تناقض با یکدیگر بسان جزایر پراکنده اند که به سختی می توان با کشیدن پل میان ساکنانشان تعامل برقرار کرد.

باری ، سنت های الهی بسان اندام های مختلف انسانی اند که هریک بنا به مصلحتی وبرای هدفی خاص پیش بینی شده است واگر به هریک از آنها به صورت جزیی نگریسته شود،جزایری پراکنده خواهند بود، اما در نگاه کلی با سازواری وهماهنگی کامل، پیکره زیبا و معتدل انسانی را تشکیل می دهند.

3-فراگیری :

از جمله ضعف های قوانین بشری آن است که عموما منطقه ای بوده وبراساس جغرافیای فکری و انسانی خاصی تنظیم شده اند ازهمین روست که قوانین بسیاری از کشور ها وملت ها با یکدیگر متفاوت است اما سنت های خداوند از این محدودیت ها آزادند ودر حقیقت تمام انسان ها-با هر زبان،رنگ،نژاد وملیت-را در بر می گیرد.

4-ثبات وماندگاری :

سنت های الهی بسان قوانین بشری نیست که هر از چند گاهی با تغییر اوضاع واحوال مردم ومقتضیات هر عصر وبرخوردبا ضعف ها واشکالات برنامه ها وقوانین پیشین تغییر کنند،یا دست کم تغییر ان دریک سده تنها یک بار اتفاق افتد،بلکه به عکس،به تصریح قرآن سنت های خداوند از آغاز آفرینش تا فرجام هستی-که معلوم نیست چقدر به طول خواهد انجامید-بدون هیچ تغییر ودگرگونی اجرا شده وخواهدشد.

درسوره احزاب پس از تاکید بر سنت هلاک ساختن منافقان دین نما در میان امت های پیشین اعلام شده است که این سنت درباره دین نمایان دروغین در امت اسلامی نیز جاری خواهد بود :

سُنَّةَاللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْامِنْ قَبْلُۖ وَلَنْ تَجِدَلِسُنَّةِاللَّهِ تَبْدِيلًا

ترجمه:خدا روش خود را درباره كسانى [مانند اين خائنان] كه پيش‏تر درگذشتند ، اين‏گونه قرار داده است ، و براى روش خدا هرگز تغيير و دگرگونى نخواهى يافت

نتایج بررسی سنت ها :

1-باعنایت به فراگیری وتخلف ناپذیری سنت های الهی می توانبه این نتیجه رسید که در سرتاسر گیتی ودر فراخنای تاریخ تنها یک اراده حکم فرما ست وآن اراده خداوندی است خداوند قاهر،قادروعادل که دراجرای سنت های خود میان گذشتگان ومردم این روزگار، اغنیا ومستمندان ، پیامبران وتوده مردم تفاوت نمی نهد.

2- از هم سویی وسازواری این سنت ها وهدفمندی آنها که در یک یکشان مشهود است، می توان به حکیمانه بودن آنها وحکمت مطلق خداوند که مجری این سنت ها ست ،پی برد باری، قانون مندی وقانون گرایی پیکره هستی هرگز با پوچ گرایی و لغو منشی جمع پذیر نیست.

3- سریان سنت الهی در نظام تکوین، مبین نظک گسترده وشگفت آوری است که براجزای عالم حاکم است نظمی حیرت انگیز که بنیادعالم براساس آن استوار وپابرجاست.

4- وجود وحتمیت سنت های خداوند درعرصه حیات انسانی- به ویژه سنت هایی همچون هدایت خاص که ویژه مؤمنان است و سنت مکر که مختص کافران وفاسقان است- برمعناداربودن هستی ورویکرد آن به سوی خیر ونیکی وحمایت از صالحان ومؤمنان تاکید دارد این امر ضمن آنکه مؤمنان صالح را در راهشان پایدارترمی کند،برای فاسقان نیز هشداری است تا به راهی که سازوار با سنت های حاکم بر هستی است،بازگردند.

تفسیر پاره ای ازسنت ها :

1-سنت هدایت عام تکوینی

مقصود از هدایت عام آن است که تمام اجزای عالم-اعم از جمادات،نباتات،حیوانات ونیز انسان ها-درنظام تکوین به سوی کمال در خورخود رهسپارو روانه اند که به اصطلاح«ایصال ورسا ندن به مطلوب» می گویند.

براساس همین هدایت عام تکوینی است که زنبور عسل فرمان گرفته است تا در خانه شگرف خود ازمیان کوه ها،درختان وداربست ها برگزیندوباطی مسیرهای مشخص از شهد گل ها بهره جوید وعسلی ناب را-که مایه شفای مردم است-تحویل جهانیان دهد:

وَأَوْحَىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ﴿٦٨﴾ ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا ۚ يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ

ترجمه:و پروردگارت به زنبور عسل الهام كرد كه از كوه‏ها و درختان و آنچه [از دار بست‏هايى] كه [مردم] بر مى‏افرازند ، براى خود خانه‏هايى برگير.«68» آن گاه از همه محصولات و ميوه‏ها بخور ، پس در راه‏هاى پروردگارت كه براى تو هموار شده [به سوى كندو] برو ؛ از شكم آنها [شهدى] نوشيدنى با رنگ‏هاى گوناگون بيرون مى‏آيد كه در آن درمانى براى مردم است

2- سنت امتحان وابتلا

یکی از سنت های ثابت الهی در نظام انسانی ، امتحان انسان ها ست این سنت در قرآن درقالب واژه ها «امتحان»،«ابتلا»،«فتنه»و«تمحیص» آمده است.

به رغم تفاوت اندک میان این چهار واژه،همه آنها مشترکا در یک معنا به کاررفته اند وآن آزمودن همراه با سختی ودشواری است که برای جدا کردن نا خالصی ها ازیک شیء انجام می گیردونیز وقتی این واژه ها در مورد انسان ها به کار می رود،بدین معناست که خداوند آدمیان را نیز بسان طلا ونقره درتنور تکالیف وآزمون های مختلف چنان می گذارد تا خالص ها از نا خالص ها جدا گردد.

فراگیری سنت امتحان

خداوند درسوره عنکبوت پندار عدم امتحان مؤمنان با صرف ادعای دین باوری را باطل دانسته واعلان دانسته است که این سنت که برای گذشتگان اعمال شده،همچنان برای همه مؤمنان نیز استمرار خواهد یافت :

أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ﴿٢﴾ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ

ترجمه:آيا مردم گمان كرده‏اند ، همين كه بگويند : ايمان آورديم ، رها مى‏شوند و [به وسيله جان ، مال ، اولاد و حوادث] مورد آزمايش قرار نمى‏گيرند ؟«2» در حالى كه يقيناً كسانى كه پيش از آنان بودند ، آزمايش كرده‏ايم [پس اينان هم بى‏ترديد آزمايش مى‏شوند]

در جایی دیگرنیز بر این نکته پای فشرده شده که همه انسان ها در رهگذر بیم وترس،گرسنگی،کاستی،اموال،جان ها ودستاورد ها امتحان خواهندشد :

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ

ترجمه:و بى‏ترديد شما را به چيزى اندك از ترس و گرسنگى و كاهش بخشى از اموال و محصولات [نباتى يا ثمرات باغ زندگى از زن و فرزند] آزمايش مى‏كنيم. و صبركنندگان را بشارت ده

سنت امتحان نه تنها همه انسان ها ودین باوران درپهنه تاریخرا دربرمی گیرد،بلکه انبیا واولیای الهی را نیز شامل می شود.

حکمت امتحان

هنگامی که از امتحان انسان ها سخن به میان می آید، بی درنگ این پرسش به ذهن می رسد که مگر خداوند از حقیقت جان انسان خبر ندارد که در پی آزمونشان برآمده است؟از نظر این دست از پژوهشگران، امتحان الهی بسان امتحان های متداول بشری است که مثلادانشجویان برای ارزیابی میزان توان علمی خود بایداز سد کنکور عبورکنند،باری این امتحان ها مسبوق به جهل و ناآگاهی از سطح علمی مخاطب است، اما چنین جهلی درساحت حضرت تعالی که علم او مطلق،حضوری وفراترازحصار زمان ومکان است،معنا نداردبنابراین آزمون وامتحان انسان به چه منظور انجام می گیرد؟بادرنگریستن درآیات قرآن درزمینه امتحان انسان ها می توان به این پرسش دو پاسخ دادکه بدان ها می پردازیم:

1-  زمینه سازی رشد وتعالی انسان

تفاوت اساسی امتحان های واقعی بشری وامتحان های الهی آن است که در امتحان های بشری هدف اساسی،در ورای امتحان دنبال شده وآن هدف درپایان امتحان تحقق می یابد از این منظر امتحان تنها مقدمه ورهگذاری برای رسیدن به آن هدف است وخود اصالتا هیچ نقشی ندارد اما درامتحان الهی افزون برهدف، رشد وتعالی انسان ها نیز مطمح نظر استچنان که در روایتی آمده است «انسان ها بسان معدن های طلا ونقره هستند» که ظهور طلا ونقره وجودشان درسایه گداختن درتنور آزمایش های الهی میسر است از این رو خداوند پس از اعلام سنت امتحان باشیوه های مختلف، فرموده است :

وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ ﴿١٥٥﴾ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ

ترجمه:و صبركنندگان را بشارت ده.«155» همان كسانى كه چون مصيبتى سخت به آنان رسد مى‏گويند : انا لله و انا اليه راجعون «ما مملوك خداييم و يقيناً به سوى او بازمى‏گرديم»

این امر درسوره اعراف به صورت روشن تری بازتابانده شده آنجا که فرموده است:

وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّ هُمْ يَرْجِعُونَ

ترجمه:و آنان را با خوشى‏ها و سختى‏ها آزموديم ، براى اينكه [غير شايسته ‏ها به صلاح و صواب] بازگردند

براساس این آیه هدف از آزمایش مردم- بانیکی ها وبدی ها، وشادی ها وتلخی ها-آن است که مردم به سوی خداوند بازنگردندبازگشتی که به معنای رشدوکمال یابی است.

2-جداسازی راستگویان از مدعیان دروغین

بسیاری از مردم مدعی اند که انسان هایی دین باورودرستکارند،امااگرهمینان رادرجایی گرد آورندیابه صورت غیر حضوری ازآنان پرسش شودکه در عرصه ایمان وعمل صالح برای خود چه نمره ای قایل هستید،بسیاراندک اندکسانی که واقع بینانه وبه دور از ادعاهای کاذب وبزرگنمایی ها نمره کمی به خود بدهندریشه این امر را باید درانانیت،خودخواهی وخودپسندی انسان ها جستجوکردحال اگر قرارباشد امتحان وآزمونی در کار نباشد تاصف مدعیان راستین از مدعیان دروغین جداشود چگونه ممکن است کیفر وپاداش انسان ها منطبق بر عدالت وبراساس شایستگی های افراد به آنها داده شودبه تعبیرحافظ:

خوش بود گر محک تجربه آید به میان                           تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد

آشکار شدن چهره حقیقی انسان ها برای خود آنان وبرای دیگران به منظوربستن راه هرگونه عذر وبهانه ای را میباید از اهداف اصلی آزمایش انسان ها برشمرد.

درآغاز سوره عنکبوت پس ازتاکیدبراستمرارسنت امتحان چنین می خوانیم:

 

وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ

ترجمه:در حالى كه يقيناً كسانى كه پيش از آنان بودند ، آزمايش كرده‏ايم [پس اينان هم بى‏ترديد آزمايش مى‏شوند] ، و مسلماً خدا كسانى را كه [در ادعاى ايمان] راست گفته‏اند مى‏شناسد ، و قطعاً دروغگويان را نيز مى‏شناسد

گرچه به ظاهر هدف از امتحان علم الهی دانسته شده،مفهوم آیه تحقق علم الهی به معلوم در مرحله تحقق خارجی است که اصطلاحا «علم فعلی»گفته می شوددرجایی دیگر هدف از امتحان آشکار شدن صف مجاهدان وصابران اعلام شده است:

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّىٰ نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ

ترجمه:مسلماً ما شما را امتحان مى‏كنيم تا مجاهدان از شما و صابران را مشخص نماييم

1-  سنت امداد

یکی از سنت های الهی که درباره مؤمنان به یک شکل،وبرای کافران نیز به شکلی دیگر جاری است، سنت امداد می باشد.سنت امدادرا می توان چنین تعریف نمود:«خداوند بر اساس شایستگی ها وخواسته ها مسیر انسان هارا هموار ساخته،بی آنکه مانع از آرمان های آنان شود،راه رسیدن به مقصدرا برایشان تسریع می کند» به استناد این قانون، خداوندمؤمنان وآخرت خواهان را برای رسیدن به کمال مطلوب یاری می رساندودرمقابل بی آنکه مانع شود،راه رسیدن کافران وفاسقان را به مقاصدشان-که خود بر رسیدن به آن تاکید دارند-تسریع می بخشد.این قانون فراشمول در این آیه شریفه آمده است :

مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا ﴿١٨﴾ وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَسَعَىٰ لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَٰئِكَ كَانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُورًا ﴿١٩﴾ كُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ ۚ وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا

ترجمه:هر كس [همواره] دنياى زودگذر را بخواهد [چنين نيست كه هر چه بخواهد به دست آورد بلكه] هر چه را ما براى هر كه بخواهيم ، به سرعت در همين دنيا به او عطا مى‏كنيم ، آن گاه دوزخ را در حالى كه نكوهيده و رانده شده از رحمت خدا وارد آن مى‏شود ، براى او قرار مى‏دهيم.«18» و كسانى كه آخرت را در حالى كه مؤمن هستند بخواهند و با تلاشى كامل [و خالصانه] براى [به دست آوردن] آن كوشش كنند ، تلاششان به نيكى مقبول افتد [و به آن پاداششان دهند. ] «19» هر يك از دو گروه دنيا طلب و آخرت خواه را [در اين دنيا] از عطاى پروردگارت يارى دهيم ، وعطاى پروردگارت [در اين دنيا از كسى] ممنوع شدنى نيست

از این آیه چند نکته مهم بر می آید:

1-    مردم دو دسته هستند : گروهی دنیا طلب وگروهی دیگرآخرت خواه اند.

2-   از دنیا به عنوان «عاجله»،یعنی پدیده ای شتاب آمیز، وازجهان پس ازمرگ نیز باعنوان رایج آخرت به معنای فردایی پس از امروز یادکرده است تا نشان دهد که دنیا پرستان براساس غریزه شتاب خواهی خواهان آنند تا از لذایذنقددنیا به هر قیمتی بهره برند،اما در برابر،مؤمنان عاقبت اندیش به فردایی بهتر می اندیشند نکته ای که در آیه ای دیگر باصراحت بیشتر آمده است :

إِنَّ هَٰؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا

ترجمه:بى‏ترديد اينان [كه گنهكار و ناسپاس‏اند] دنياى زودگذر را دوست دارند [و فقط براى به دست آوردن آن مى‏كوشند] و روز هولناك و سختى را كه پيش رو دارند وامى‏گذارند

3-از آنجا که دنیا طلبی حرکت به سمت سقوط انسانی است، هیچ شرطی نمی خواهد،اما چون آخرت طلبی حرکت به سوی کمال است وپاداش به همراه دارد، برای آن دو شرط ذکرشده است :

1-تلاش بایسته 2- ایمان و دین باوری

4-خداوند براساس عطا بخشی، عطا و جود خودرا از هیچ یک از دو گزوه نه تنها دریغ نمی کند، بلکه آنان را در رسیدن به مقصودشان یاری می رساند،هر چند این مدد رساندن بی حد و فراگیر نیستزیرا ممکن است به مقصود رسیدن آنها بر خلاف مصلحتشان باشد،از همین رو گاه این همراهی به صورت محدود انجام می گیرد.

5-دنیا خواهان در انتخاب دنیا خواهی خود مختارند، اما پیامد چنین انتخابی دیگر از دست ایشان خارج است از این رو،پس از مرگ تنها آتش جهنم در انتظار آنان خواهد بود;زیرا وقتیتمام همتشان دنیا و دنیا خواهی باشد، افزون بر ارتکاب گناهان و تضییع حقوق بندگان خدا، برگ عیشی برای فردای خویش نفرستاده اند.بدین ترتیب پیامد دنیا خواهی فرو غلتیدن در عذاب خواهد بود.

امداد الهی به مؤمنان و صالحان

از آموزه هایی که قرآن به کرات به آن تاکید کرده، حمایت ویژه خداوند از بندگان دین باور وصالح است چنان که پیش از این گفتیم، به اذعان عموم مفسران دو صفت رحمن ورحیم پس از اسم جلاله «الله»-که114بار در قرآن آمده-برای تبیین این نکته است که خداوند در کنار صفت رحمانیت ومهر گستری نسبت به همه انسان ها که به آن رحمت عام می گویند دارای رحمت ویژه نسبت به مؤمنان نیز هست که واژه رحیم بدان ناظر است براساس همین رحمت خاص،بارها در قرآن تاکید شده که خداوند دوستدار،حامی ویار مؤمنان است:

اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوايُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِۖ

ترجمه:خدا سرپرست و يار كسانى است كه ايمان آورده‏اند ؛ آنان را از تاريكى‏ها [ى جهل ، شرك ، فسق وفجور] به سوى نورِ [ايمان ، اخلاق حسنه و تقوا] بيرون مى‏برد

خداوندگاه به صورت علنی با فرستادن سه یا پنج هزار فرشته به یاری مؤمنان شتافته وبه قلب آنان آرامش واطمینان بخشیده است.

افزون برامت اسلامی که با فرض ایمان وعمل صالح همواره از سنت امداد ویاری خداوند بهره مندند پرهیزکاران با بهره یافتن از نیروی تشخیص حق از باطل یا روزی های خاص-بی آنکه انتظارش راداشته باشند- وخارج شدن ازتنگنا،یکسره مشمول امداد الهی اند.

باری، همه اجزای هستی لشکر خدایند وهرکس با خدا باشد،همانا او اجزای هستی را به خدمت ویاری اش گسیل می دارد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید